خرید کتاب پزشکی زبان اصلی
ایران پیپر جمله‌ای دارااست که می گوید : «اگر نتوانی با علاقه فعالیت کنی و شیفته کارت نباشی , خوب تر است کارت را رها کنی , در کوچه بنشینی و از افرادی که کارشان را دوست دارا هستند , صدقه بگیری . » هم اکنون این عمل قادر است خرید کتاب پزشکی زبان اصلی کتاب‌فروشی باشد ; آن‌هم برای کتاب‌فروشی که می گوید هنگامی در رابطه کتاب صحبت میزند ; انگار تمام سلول‌هایش کلام می‌زنند .
در حالتی‌که مشتری پروپاقرص کتاب و کتاب‌خوانی باشید و دستی نیز بر حریق فضای مجازی داشته باشید , حتما صفحه ها یا این که کانال‌های معرفی خرید کتاب پزشکی زبان اصلی و فروش کتاب را دنبال میکنید و بسته به جور داده ها و خدماتی که ارائه می دهند , ممکن است در گزینش و خرید کتاب از آنان بهره می برید . «ایران پیپر» یکی‌از این صفحه ها خرید کتاب پزشکی زبان اصلی در اینستاگرام است که توانسته طیفی از علاقه‌مندان به کتاب را به خویش جلب نماید . با مشاهده از این کاغذ و شناخت با مدل نگاهش به کتاب , شیوه معرفی کتابها و همت گرداننده کاغذ در مشاوره‌دادن به مخاطبان خویش , می‌توان به گرفتاری گرداننده آن پی پیروزی . به دنبال با وی هم‌سخن شدیم و از کم و کیف کارش پرسیدیم .
«ایران پیپر» درواقع یک برنا 26 ساله و فارغ‌التحصیل حرفه مدیر کسب‌وکار از دانشکده خرید کتاب پزشکی زبان اصلی شهید بهشتی است که به خاطر عشق بسیار به کتاب , فعالیت بازاریابی اینترنتی و مشورت کردن کسب‌وکار را رها کرده و به کتاب‌فروشی , آن نیز از دسته مجازی‌اش روی آورده است . وی دوست ندارد تصویر خیالی مخاطب از خویش را مخدوش نماید , به همین خاطر هیچ عکسی از خویش منتشر نمی کند و معتقد است که هر مورد از مخاطبان , می توانند یک تصویر از وی در ذهن داشته‌باشند و با آن رابطه گرفته‌اند که صد رد صد از تصویر حقیقی و واقعی وی زیاد تاثیرگذارتر است .
وی در رابطه آغاز فعالیت خرید کتاب پزشکی زبان اصلی می گوید : «این داستان به دو سال پیش برمی‌گردد که دانشجوی ارشد مدیر کسب‌وکار بودم . یکی‌از مورد ها مهمی که در کالج و در دعوا رئیس کسب‌وکار به ما یاد داده میشود , دعوا فروش و بازاریابی است و اینجانب نیز زیرا از کودکی تروتمیز کتاب می‌خواندم , این ایده به ذهنم رسید که در شرایطی‌که قرار است مدیر فروش یاد بگیرم , خوبتر است روی محصولی عمل کنم که خودم به آن یقین دارم و این آغاز فعالیت اینجانب در مشاجره فروش کتاب بود . »
ایران پیپر که درحال حاضر صاحب و مالک یک کتاب‌فروشی مجازی خرید کتاب پزشکی زبان اصلی است , نخست این‌راه فروش حضوری کتاب را تجربه کرده و در ابلاغ این تجربه می گوید : «در دوران دانشجویی برای پروژه درس رئیس فروش و این‌که دعوا فروش را یاد بگیرم , یکی‌از دوستانم را که اتفاقا نو کتاب‌فروشی خط مش انداخته بود , در یکسری نمایشگاه کتاب ملازمت و همراهی کردم . دیدنی است یکی‌دو توشه که اورا ملازمت کردم , فروش کتاب‌هایش تعدادی برابر شد . وی معتقد بود که اینجانب زیرا نیز درس رئیس فروش خوانده‌ام و نیز زیرا کتاب را دوست دارم و هنگام حرف‌زدن در رابطه کتاب , با تمام سلول‌هایم صحبت می زنم , مردمان را جذب می‌‌کنم . آنجا بود که فهمیدم عشق شدیدی بدین بازار کتاب دارم ; از آن‌جایی‌که خودم از کودکی در فضای کتاب بودم و مضاعف کتاب‌فروشی خرید کتاب پزشکی زبان اصلی می‌رفتم , خیلی جاها متوجه می‌شدم که کتاب‌فروش به کتاب‌هایش مسلط نیست و نمی‌تواند صحیح مردمان را ارشاد نماید , یا این که این‌که به هیچ عنوان هنگامی نمی‌گذارد تا با مردمان رابطه بگیرد ; بدین ترتیب اینجانب آنجا به‌واسطه دعوا تمرین برای فرا گرفتن فروش , زمینه‌ای از کتاب‌فروشی را تجربه کردم . »
ایران پیپر پس از فارغ التحصیلی از فن مدیر کسب‌وکار , نظیر دیگر هم‌رشته‌ای‌های خویش , ناگزیر وارد فضای مشورت کسب‌وکار می‌گردد و بازاریابی دیجیتال , مشاجره وب سایت و بهینه سازی وب سایت و این قبیل مورد ها فروش را یاد میگیرد و به‌صورت تخصصی بیشتر روی کسب‌وکارهایی مانند موادغذایی یا این که اسباب آرایشی مشورت کردن میدهد ; ولی در همین گیرودار به یک تضاد و مغایرت درونی در رابطه ادامه عمل خویش می رسد که در رابطه آن میگوید : «از خودم پرسیدم چرا عمرم را صرف کسب و کاری می کنم که خودم اصلاً به آن اعتقادوباور ندارم و چرا در حوزه‌ای که خودم به آن یقین دارم فعالیت نکنم؟ درین مدت ورقه اینستاگرامی «ایران پیپر» را داشتم ; یعنی این ورقه را از به عبارتی دو سال پیش - که عمل فروش کتاب را یاد می‌گرفتم - فعال‌سازی کردم ; البته آن زمان صرفا به رواج و معرفی کتاب می‌پرداختم و هنوز مشاجره فروش درمیان کمبود . »
این که ابدا خویش تیتر ایران پیپر خرید کتاب پزشکی زبان اصلی از کجا آمده , خویش ماجرا مفصلی دارااست . وی در این‌باره اشاره می نماید : «عنوان ایران پیپر نیز به به عبارتی تجربه فروش نمایشگاهی برمی‌گردد که پهنا کردم . در یک کدام از به عبارتی نمایشگاه‌های کتاب که همراه دوستم کمپانی کرده بودم , فارغ از هیچ