شلخته میانسال مامان: نورد بر روی رودخانه در نوجو ملت

بنابراین من بیشتر شده است با نوشتن این ماجراهای ما در مورد بازدیدکننده داشته است به کشورهای خارجی اما این یکی طول می کشد محل در خوب قدیمی ایالات متحده آمریکا و یا در واقع در ملت ناواهو است که مرتب کردن بر اساس از یک کشور خارجی است. در برخی از زمان و یا دیگر هر طبقه متوسط آمریکایی خانواده بزرگ غربی سفر جاده ای در سراسر آریزونا و نیومکزیکو و از جمله دیدن حدود 9 میلیارد کاکتوس که در مورد بسیاری از سنگ شده سنگ و wigwams که فروش سنگ و نوجو فرش است که در واقع ساخته شده در مکزیک در نوجو طرح است.

من می دانم که این به خاطر من رفتم به شهر در اوآخاکا, مکزیک که در آنها بافت و آنها خوشحال خواهید بود برای بافت یکی برای شما بیش از حد. من این را می دانم چون من یکی خریدم. و یا شما فقط می توانید صبر کنید و خرید آن در نیومکزیکو از جو سنگ و واقعی نوجو فرش فروشگاه در حالی که شما در حال خرید جعلی کلانتر لباس و تپانچه برای بچه های خود را.

یکی از نکات برجسته برای من چیزی بود که من همیشه می خواستم برای انجام بود که به بازدید از دره د عوضی ملی بنای تاریخی واقع شده در کنترل از راه دور Chinle آریزونا در اجدادی نوجو قبیله ای سرزمین. برخی از خانواده ها هنوز هم زندگی می کنند و مزرعه در پایین دره عمیق و باریک. چیزی که منحصر به فرد است که بر خلاف بسیاری از سایت های مانند آن را به روی عموم باز بدون استخدام نوجو راهنمای شما را به دیدن این غار باستانی خانه و جالب صخره. این حفظ این منطقه برای کسانی که مایل به چنگال خمیر.

ما در سفر جاده ای طولانی با دوست من و کتی و همه فن حریف بچه ها من تصمیم به صرف پول است.

ما به دهکده کوچک از Chinle در طول یک حماسه باد و باران ساخته شده است که شما تعجب که چگونه شما بودند برای رفتن به خشک کردن اگر این متل واقع شسته. دختر آن را دوست داشتم و بیرون رفت و به رقص در باران گرم. Lordy من عاشق بچه ها. همه بزرگسالان در حال اجرا در اطراف در تلاش برای به دست آوردن همه چیز را در ماشین خشک و دختر است که در واقع تلاش برای به دست آوردن وتر.

بعد از ناهار آن را متوقف باران و رفتیم به ما ملاقات گذاشتن با راهنمای ما به بحث در مورد روز بعد سفر و همچنین به شنیدن برخی از کلاسیک نوجو ، ما او را در یک دیوار سنگی مشرف به دره عمیق و باریک. به دنبال پایین دره عمیق و باریک به نظر می رسد واجد شرایط برای برخی از فدرال فاجعه سیل. راهنمای ما سرش را تکان داد و گفت: ما دره بسته شد و ما می خواهم برای دیدن اگر آن را بازگشایی شد که صبح روز بعد پس از آن او به ما گفت برخی از سرد نوجو ،

پس از یک شب تلاش برای چشم پوشی از تمام سر و صدای بچه ها در اتاق هتل ما ملاقات های مختلف راهنمای که سوار یک ولی معصوم فورد اکسپلورر. او در دره عمیق و باریک و می دانستم که در هر اینچ از آن است. من آغاز با ترس وقتی که من به اطراف نگاه کرد و در گل و لای در همه جا و بی عیب داخل ماشین خود, اما او گفت: نه به نگرانی در مورد آن نگران بودم به هر حال مانند هر مادر خواهد بود.

او به ما گفت که خدمات پارک های ملی تا به حال بازگشایی دره عمیق و باریک اما می تواند آن را در هر زمان. صعود کنیم و در مجموعه ای با گروه دوم با ما اقامت به دلایل ایمنی.

ما را از طریق خیره کننده red rock دره در سراسر برانگیزتر عمیق از آب رودخانه ها بودند که مرا عصبی است. گاهی اوقات من می خواهم جیغ کمی زمانی که ماشین تضعیف وری در قوی نهر. ما متوقف به دیدن جذاب غار خانه صدها سال است که نگاه مانند ساکنان رفته بیرون برای قدم زدن و هرگز آمد. بچه ها رو به بیرون از کامیون برای یک نگاه دقیق تر و غرق به سندی گل

من فقط هشدار داد بچه ها به اقامت در خارج از گل و من تاکید کرد در مورد جاری شدن سیل بنابراین من در پاسخ فریاد میکشند در کودکان و نوجوانان مانند یک موجود وهمی بشکل روح برای گرفتن گل آلود به آنها گفتم که دفعه بعد آنها را که آنها در دردسر بزرگ. و می تواند پایه برای بقیه زندگی خود را.

دیگر گروه تور به من نگاه کرد و من می توانید ببینید آنها از خود می پرسند "چه کسی است که افتضاح و چرا او فریاد در کودکان و نوجوانان?" من بلافاصله خفه شو.

ما همچنان از طریق دره. دو بار ما نیاز دیگر کامیون یدک کش ما از آب گرفتگی رودخانه پایین. من سعی می شود بی باک و درخواست راهنمای ما را به عقب. در نهایت پس از قلب من متوقف شده بود شش بار ما سعی کرده و موفق به دریافت یک شیب لغزنده در آنچه که من به عنوان یک رودخانه خروشان. پشتیبان ما خودرو نمی تواند ما که بانک پس ما آنجا نشسته و منتظر راهنمای رادیو ملی خدمات پارک کامیون.

آن پیشنهاد شد ما از ماشین مبادا ما careening با آن به پایین رودخانه. هر کس دیگری تا به حال این حس به صعود طرف با یک جامد sandbar. من آنها را نادیده گرفته و پا به زانو در گل است.

"Ha ha ha, مامان و دختر" بچه های من دو برابر بیش با خنده. "در حال حاضر شما باید به زمین خود را,"

من با دیدن این شوق و شعف از وضعیت که در آن لحظه از آنجا که من متوجه شدم در دام و نمی توانست حرکت کند. "کمک" به من گفت: ضعیف به جمعیت تماشاچیان که جمع شده بودند. نه تنها هیچ یک کمک به من. آنها برای گرفتن عکس. مردم درخواست شد کتی به نام من خود را برای رسانه های اجتماعی پست

در نهایت سواره نظام وارد کردم من از ریگ روان کامیون خود را به اندازه کانزاس کشیده ما را و همه ما در زمان ضرب و شتم.

بچه ها انباشته شده بودند در بازگشت از اکسپلورر خنده و هیجان زده است.

"مامان می کنیم که دوباره?" آنها التماس. "آیا می توان دوباره؟"