از بالش بادی Effect شنیده اید؟ همینجا هست

سردبیر به جای رنجنامه سربسته مینویسد: “در زندگی رنج رهایی هست که از گوهری یگانه پدیدار میشود، گوهر عشق. اول ا

توسط مدیر سایت در 7 اردیبهشت 1402

سردبیر به جای رنجنامه سربسته مینویسد: “در زندگی رنج رهایی هست که از گوهری یگانه پدیدار میشود، گوهر عشق. اول این که جای بنیانگذار فرانکلین به کتابدار جمکران سپرده شد و در شادمانی هفته سالگرد انقلاب، مجلات گرچه چهره آراستند اما خبرهای آخر هم برایشان ناگوار بود و زیر لب گفتند پیام رسیده که در فکر کار دیگر باشید. در اواخرِ پاییز ۱۸۲۶، بتهوون در راه بازگشت از سفری به ییلاقهای اطرافِ وین، بهشدت دچار سرماخوردگی و سینهپهلو شد و در منزلش بستری گردید. چنین شد که تنها ناظر و شاهد از دوران دور، مسعود کیمیایی، حاضر نشد به مراسم برود اما فیلم ساخته او که یک نوستالژی فرهنگی از سالهای مصدقی است، راه خود گشود. و گفتند افسانهها را فراموش نکنید، بازی ایرانی را از یاد نبرید: “سوژه ایرانی را از یاد نبرید و من بیمعلم و بیمدرسه “بلبل سرگشته” را نوشتم، در ایران درخشید، در فرانسه تأیید شد و من احساس کردم به ایران و افسانههایش به نمایشهایش مدیونم و به سیاه تختحوضی، به زنپوشان خلاق تقلید به تعزیهخوانها مدیونم اما نه، نه، به خاطر درم و دینار و اسکناس و دلار به خاطر دلم نوشتم، بازی کردم و کارگردانی کردم: به خاطر دلم، دلم، دلم و نه به خاطر مقام و مرتبت و جایگاه - مگر وزیرمان کردند؟ Data w​as g​ener᠎ated by GSA Conte᠎nt Generat or D emover si on.

این امر موجب دخالت پلیس شد و جمعیت را کنترل کردند. در سال ۱۸۲۵، نُه سمفونی او در یک دوره، برای اولین بار توسط ارکستر گواندهاوس لایپزیک تحت رهبری یوهان فیلیپ کریستیان شولتز اجرا شد. نکند مردمی هستند که کتاب نمیخرند و امکان نمیدهد که کتاب و کتابخوانی، و شاید بتوان گفت فعالیتهای فرهنگی مستقل چون از حمایتهای دولت برخوردار نیست، مجال نفس نمیماند برای کتابفروشی معتبر یزد. در مقاله گزارش گونه روزنامه شرق آمده: “از سکوی صحنه که پایین آمد خواست نشان بدهد که هنوز جانش را و توانش را دارد که بیآنکه دستی بر شانه کسی بگذارد میتواند دل از معبودش، صحنه، بکند، اما شاید از شدت مرور ۷۲ سال عشق توأم با رنج، پایش یک لحظه تاب تحمل تن نحیفش را از دست داد و راهنمای جوان زیر بالش را گرفت و شاید علی نصیریان عاشق حافظ از زبان لسانالغیب در دلش غرید و خواند: که آگه است که کاووس و کی کجا رفتند/که واقف است که چون رفت تخت جم بر باد”. اما سرانجام یوهان و ترزه در ۹ نوامبر با هم ازدواج کردند.

بتهوون هم از میان آنها عبور میکند و فقط کلاهش را به نشانهٔ احترام، کمی با دست خرید بالش بادی بالا میبَرد. مجله گزارش فیلم که ادامه راه مجله فیلم است که همزمان با اولین جشنواره فجر شروع به کار کرد، در سرمقاله شماره بهمن خود نوشته: همیشه اعداد رند جذابیت خاصی دارند. فریده صالحی نوشته: “والس نقابها نمایشی پرکار و پربازیگر و عمیق نبود، اما نمیتوان گفت سوژهاش بکر و جسورانه نیست. برای شخص فاسدی چون تو ضرری نخواهد داشت که بکوشی ساده و با حقیقت باشی، دل من از رفتارِ ریاکارانهای که با من داشتهای رنجها بردهاست و به آسانی نمیتوان از یاد برد… با خواندن این خبر در ذهن پرسشی ظاهر میشود: “عامل این پائین کشیدن کیست. در این میان برگزاری جشنواره سالانه فیلم، همه نشریات هنری را به خود مشغول کرده است. سالانه ۴۵۰ نفر بابت آسیبهای سر و گردن ناشی از سقوط از تختخواب کشته میشوند. در آغاز عصر روشنگری اروپا، مردم، مقدار زیاد و باورنکردنی زمان و پول برای تختخواب صرف میکردند. غریب پور نوشته: “و با اینکه من آینه را برابر او میدیدم اما خودش میگفت که برای جوانان میگوید ولی من ایمان داشتم روی سخنش با آینهای به وسعت زمان بود و…

و بهروز غریب پور هنرآشنا در گزارش آن شب نوشته که: استاد مجالی خواست تا قدردانی کند از قدردانان و قدردانیاش چنان دلنشین بود که انگار آینه زمان را در دست گرفته است و زمان را ورق میزند. و چنان بخواند که شیشه بشکند، می، خونین بریزد و جشن را عزا کند که خدا را شکر که نشکست و نریخت آن اشک شرابواری که بوی ناگواری ایام میداد”. فرهنگی که بهمثابه هواست و این هوا امروز آغشه به خون و بوی آهن است. مانوج باجپایی بازیگر از جمله افرادی است که گفت درگذشت منگیشکر پایان “عصر طلایی” برای دوستداران موسیقی هند است. وی غیر از آثار پلوتارک که مورد علاقهٔ انقلابیون فرانسه نیز بود، به شخصیت و افکار انقلابی و آزادیخواهانهٔ افرادی مانند: بروتوس قهرمان انقلابی جمهوری روم، میکل آنژ آزادیخواه دوره رنسانس، هومر حماسهسرای یونانی و افلاطون (که بتهوون آرزو داشت جمهوری افلاطونی در سراسر جهان برقرار شود)، احترام میگذاشت. بتهوون دارای روحیات انقلابی و طرفدار جمهوریخواهی بود که این امر ناشی از برافروختهشدن انقلاب فرانسه و احساسات انقلابی در سراسر اروپا بود. آثار بتهوون در همهٔ سبکها، همچنان اصلیترین رپرتوار موسیقی کلاسیک در نظر گرفته میشود. گوته هیچگاه دربارهٔ آثار بتهوون اظهار نظر نکرد و در عین حال مخالفتی هم از خود بروز نداد.

آخرین مطالب
مقالات مشابه
نظرات کاربرن